to be satisfied, to be pleased, to be happy (with), to be contented, to be agreeable, to be willing, to be resigned
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
سرانجام همه راضی خواهند بود.
At the end everyone will be satisfied.
تا اندازهای از کار او راضی هستم.
I am rather happy with his work.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «راضی بودن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/راضی بودن